
اشک چشمت روح را آب وضو خاک راهت آبرو را آبرو خاک پای فضّهات کوه طلا دامنت دانشسرای کربلا حیدر کرّار و تو حیدری او ز تو بهتر تو از او بهتری ای همه هست امیرالمؤمنین دست تو دست امیرالمؤمنین ای زمین و آسمان مهریهات کل سادات جهان ذریّهات بودهای قبل از به دنیا آمدن در رحم با مادر خود هم سخن عیسی از گهواره کرد اینسان خطاب إنّی عبدالله آتانِي الکتاب تو به دنیا نامده گفتی سخن ای از اوّل مادر سرّ و علن تو چراغ جان به عالم دادهای هم دو عیسی هم دو مریم زادهای مصحفت هست و پیمبر نیستی گر پیمبر نیستی پس کیستی؟ تو که هستی که هماره عقل کل بوسههایش روی دستت کرده گل حیدر کرّار را تو حیدری او ز تو بهتر تو از او بهتری چهارده معصوم را تو محوری بر همه پیغمبران تو مادری چهارده معصوم را محور تویی بر همه پیغمبران مادر تویی با تبسّم از پدر دل میبری در تکلّم ذوالفقار حیدری حیف بر تو در عزای عقل کل هیرم آوردندجای دسته گل قرص خورشید و رخ نیلی کجا؟ صورت حوریّه و سیلی کجا؟ با لگد بیت خدا را در زدند تازیانه بر تن کوثر زدند ضربهها پشت هم و پیوسته بود کاش آنجا چشم حیدر بسته بود ضربهها پشت هم و پیوسته بود کاش آنجا چشم حیدر بسته بود بازوی بشکستهاش اعجاز کرد بند از دست یداله باز کرد از همینجا دست دشمن باز شد قتل اولاد علی آغاز شد پشت آن در شمر دون خنجر کشید از تن فرزند زهرا سر برید پشت آن در سر بریدند از حسین پردهی حرمت در این خانه درید پشت آن در فتنهها انگیختند خون طفل کربلا را ریختند *** دختران در همه جا دست پدر میبوسند تو که هستی که زند بوسه به دستت پدرت *** بازو و سینه کتف و سرت درد میکند هر جا که بوسه زد پدرت را شکستهاند **** ای مادر حسین و حسن، مام زینبین آیا اجازه هست که مادر بخوانمت؟ **** مادر سلام گوشهی چشمی به ما کنید مادر سلام درد مرا هم دوا کنید با این امیدها در زدم تا که وا کنید لطفی بر این یتیم فقیر گدا کنید دنیا تو را نخواست که اینقدر زشت شد خاکی که زیر پای تو آمد بهشت شد **** آنها تو را زدند غرور علی شکست آری شکستنیست غرور دلاوران