
(مثل من هیچکس در این عالم وسط شعلهها امام نشد در شروع امامتش چون من اینقدر دورش ازدحام نشد)۲ (لشکری از مغیره میآمد خیمه غارت شد و در آتش سوخت غیر زهرا به هیچ معصومی اینقدر گرم احترام نشد)۲ (روضه از این شدیدتر هم هست لحظهای که حسین یاری خواست و علی بود نام من اما خواستم پاشوم ز جا نشد)۲ رفتن شاهزادهای چون من به اسارت به یک طرف اما در سفر اینهمه قل و زنجیر گردن بنده و غلام نشد (تل و گودال و نعل و علقمهها ذوالجناح و لب و گلو انگار مثل زینب کسی دلش اینقدر خون ز تکرار حرف لام نشد)۲ (آه زینب کجا و بزم یزید؟ او کجا و جواب ابن زیاد)۲ (بازهم صدهزار مرتبه شکر که با شمر هم کلام نشد)۲ (منه سجاد اینقدر خواندم در مدینه نماز و هیچکدام آخرش مثل آن نمازی که عمهام خواند بیقیام نشد این چهل سال گریهام شاید از همان روز اربعین باشد هرچقدر عمهام سعی کرد صبور به حسیناش کند سلام نشد چه مسلمانی عجیبی بود که در آن بر عیال پیغمبر نان و خرما حلال شد، اما سنگ انداختن حرام نشد)۲ دیدم از زیر چادرش زینب گفت طوری که نشنود عباس (رنجها دیدم حسین، ولی هیچ جایی شبیه شام نشد)۲ احترام تو را سلام نبود حق تو کوچههای شام نبود حق آیینها شکستن نیست گیرم این آیینه امام نبود گریه کردی، صدا زدی ای کاش هیچ سنگی به روی بام نبود کاش مادر مرا نمیزایید