تمام عمر یادت کرده ام باهردعا حتی

تمام عمر یادت کرده ام باهردعا حتی

[ سیدمهدی حسینی ]
تمام عمر یادت کرده‌ام با هر دعا حتی 
تمام عمر با هر گریه با هر ربنا حتی 

پس از تو روضه های هفتگی نه لحظه‌ای دارم 
پس از تو گریه‌ام در جمع‌ها در انزوا حتی 

میان آتش خیمه صدای دومی آمد 
که آتش می‌زنم با اهل آن این خانه را حتی 

نه در بازار قصابان نه از آهنگران شهر 
که می‌ریزد دلم با دیدن قدری عبا حتی 

دو دست و گردنم در گیر قول بود و 
سرم می‌سوخت نمی‌شد تا که بردارم کمی از شعله را حتی 

به سی و پنج سالی که برایت سوختم سوگند 
وداع تو به یادم هست داد عمه‌ها 

تمام عصر جان می‌کندم اما جان نمی‌دادم 
نمی‌شد تا کشم جسم تو را از زیر پا حتی 

حجاب خیمه را بالا زدم دیدم عجب وضعی‌ست 
نمی‌شد دید حجم نیزه‌ها را در هوا حتی 

به سختی بر عصایی تکیه دادم 
دیدم از خیمه شیوخ شام و کوفه می‌زدندت با عصا حتی

چه‌ها کردند جمعا آن جماعت در سه ساعت که 
نشد جمعت کنم بابا میان بوریا حتی

نظرات