روضهی ما یتیم شدن نیست نه دود و نه آتیش و هیزم مادر ما پشت در افتاد روضهی ما همینه مردم جلوی چشمام بود پشت اون در مادر افتاد معصبة الرأس من بمیرم با سر افتاد معصبة الرأس من بمیرم مادر افتاد با سر افتاد کبوده بازوش وای وای وای وای شکسته پهلوش وای وای وای وای مادرم ای وای وای وای وای وای مادرم ای وای وای وای وای وای همش تو این روزای آخر گریه میکرد برا حسینش میگفت یه روز میفته تشنه رو خاک کربلا حسینش تو گودی مقتل پیش چشم خواهر افتاد خدو الترب یعنی مثل مادر با سر افتاد غریبه مادر وای وای وای وای شهید بیسر وای وای وای وای