بابا غریبه مادر رو خاکه صدام گرفته دلم هلاکه چشمای بابا خونه اشکاش مثل بارونه دستاش میون برگه لباش داره میخونه زهرا منو رها کن اشک منو نگاه کن چشمات بارون اشکه زهرا منو دعا کن افتاده بین در شکسته کبوتری با پر شکسته با دستی که بی جونه پاهایی که لرزونه میخواد خودش بابا رو به خونه برگردونه دشمن با تازیونه بالای سرشونه بابا میگه با گریه زهرا برو به خونه کسی از این راز خبر نداره کی گفته حیدر سپر نداره مادر با اشک و ناله روی زمین بیحاله حالا دیگه این کوچه شبیه اون گوداله این مکتب حسینه تاب و تب حسینه اینجا گریز روضه یاد لب حسینه آقام آقام آقام وای(۲) آقام آقام حسینه(۲) بسم الله ای شمس الضحی بسم الله ای روح البقاء بسم الله ای شیرین لقاء یابن امیرالمومنین من خزونم تو بهارمی
عالی
عالی