(حال ما دنیانشینان بیتو اصلاً خوب نیست بیتو در دنیای ما، جز فتنه و آشوب نیست) ۲ باغهای این حوالی را همه سرما زده دور از خورشید، هرگز حاصلی مرغوب نیست خوب میدانم شبیه عاشقانت نیستم خوب میدانی که اوضاع دلم، مطلوب نیست بی تو آداب مسلمانی دگرگون گشته است شیعهی این روزها چندان به تو منسوب نیست کاش میشد خاکِ پایت سرمهی چشمم شود آخر این مژگان من کمتر که از جاروب نیست دیده آلوده ، نفس آلوده ، دل آلوده، آه جز تو امیدی برای بندهی معیوب نیست با تمامِ این سخنها کاش برگردی عزیز کاسهی صبرِ منِ بیچاره چون ایوب نیست مادرت در کوچه ها فریاد زد مهدی بیا زودتر بیا حال و روز مادرت خوب نیست ***** دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی به جز تو جورِ عاشق را کسی گردن نمیگیرد گناهش را زلیخا کرد، یوسف گشت زندانی خبر داری که بعد از تو به کوچهگردی افتادم به من از تو فقط هجران رسید، آن هم چه هجرانی