سحرگاهان به حریمت چو میهمان گشتم

سحرگاهان به حریمت چو میهمان گشتم

[ امین قدیم ]
سحرگاهان به حریمت چو میهمان گشتم
به پیشگاهِ تو نزدیکتر شدم مولا

مرا میان حرم جبرئیل آورده
ببین که با چه کسی هم‌سفر شدم مولا

صدایِ ساعتِ صحنِ تو تا به گوشم خورد
برای سجده به تو باخبر شدم مولا

ملاکِ خضر شدن شب‌نشینی نجف است
خوشم که در حرمَت مستقر شدم مولا

غُبارِ مرقد تو توتیای چشم من است
به شوق خاک دَرَت ، رفتگر شدم مولا

پَرِ مرا دمِ ایوان‌ نجف به بند بکش
چِقَدر عاشق این کوه‌ِ زر شدم مولا

عجب طرحِ ضریحت شگفت‌انگیز است
یکی دو بوسه زدم تشنه‌تر شدم مولا

گدای کوی تو در حمایت زهراست
فقیر سفره‌ی خَیرُ البَشَر شدم مولا

میان قبر فقط داد می زنم : حــیدر!
تو هم خیال مکن لال و کر شدم مولا

تمام عمر به عشق تو زندگی کردم
اگر به پات نَمیرم هدر شدم مولا

به یاد تشنگی شاه بی‌کفن ، مُردم
حسین گفتم و غرق شرر شدم مولا

چه تشنه‌ای! که تنش زیر سُمّ مرکب رفت
به جنگ پهلوی او نیزه‌ای مُوَرَّب رفت

پربازدید ترین مداحی شعر اول امین قدیم محرم و صفر مناجات با امام زمان (عج)

پربازدید ترین مداحی شعر اول محرم و صفر مناجات با امام زمان (عج)

محبوب ترین مداحی محرم و صفر مناجات با امام زمان (عج)

محبوب ترین مداحی امین قدیم

نظرات