بی‌چاره‌م کرده کربلا

بی‌چاره‌م کرده کربلا

[ امین قدیم ]
(بی‌چاره‌م کرده کربلا، مرهمِ درده کربلا) ۲
آدم بهشت بِره بازم، می‌خواد بَرگرده کربلا
محتاج نامَرد نشم من مردِ کربلا

حسین، حسین، حسین
وای، وای، وای...

کربلا کربلا، کربلا کربلا کربلا...

*****

(آروم و قرارِ قلبِ زارِ من حسن
(همه‌کس و کار من حسین) ۲) ۲

اون‌که هنوزَم تو رو دوسِت داره من حسین
(همه‌کس و کار من حسین) ۲

من عالَمی دارم با روضه، با غمِت حسین
(همه‌کس و کار من حسین) ۲

ماها زمین بخوریم نیُفته، پرچمِت حسین
(همه‌کس و کار من حسین) ۲

آروم و قرارِ قلبِ زارِ من حسن
همه‌کس و کار من حسین

اون‌که هنوزَم تو رو دوسِت داره من حسین
همه‌کس و کار من حسین

(اسم تو حرزِ منه
آرامشِ سینه‌زنه) ۲
با این دَمِ حسین حسین
تپش قلبم می‌زنه

هستی تمومِ زندگیم
ای آرزوی بچّگیم
عشق ماها می‌رسه به
(اون روزگارای قدیم) ۳

(تنهام نمی‌ذاری حسین
تو بهترین یاری حسین) ۲
دست منِ بَدو گرفتی
(خیلی بزرگواری حسین) ۲

(من تو رو می‌شناسم
کارِ تو هرچی هست آبروریزی نیست) ۲
من تو رو می‌شناسم
اون‌قدَر خوبی تو اینا که چیزی نیست
(من تو رو می‌شناسم) ۲

(دل به دل داره راه
قربونِ گریه‌هات یا اباعبدالله) ۲

آه و حضرت آه
(قربونِ بچّه‌هات یا اباعبدالله) ۲

یا اباعبدالله...

تو با همه فرق داری، اباعبدالله...

*****

(پدرانه بغلم کرده، از آن روزی که
گشته‌ام دور سرش، از سرِ دوش پدرم)

یا اباعبدالله...

نظرات