زهرای حیدر بعد تو دنیا نمی سازه به ما دنیای حیدر زهرای حیدر حرف رفتن می زنی می لرزه دست و پای حیدر زهرای حیدر روی زخمای تن تو مرهم از اشکم گذاشتم شرمندم آخر تو برام سنگ تموم گذاشتی و من کم گذاشتم حلالم کن حیدر نیومد میزدنت کاری از دستم بر نیومد همسایه ها دیدن صداشون در نیومد حلالم کن! از بعد کوچه... روزی صدبار آرزو کردم که من می مردم ای کاش چون که شنیدم هرکسی اون روز تو رو تو کوچه زد گرفته پاداش یادم نمیره اون چهل تا بی حیا که بویی از غیرت نبردن یادم نمیره پشت در بودی همه با هم به در هجوم آوردن تو همراهی از این بهتر نداشتی کمک خواستی از فضه جان مادر نداشتی یه روز خوش بعد از پیغمبر نداشتی حلالم کن! نگو تمومه اشکای حیدر و ببین نگو تمومه پهلوونت خورده زمین نگو تمومه بمون کنارم! عروس خونه ی علی بمون کنارم! درد داری می دونم ولی بمون کنارم! برات بمیرم... چقدر بخاطر علی سختی کشیدی. برات بمیرم... که پهلوونتو با دست بسته دیدی برات بمیرم... که جون دادی ولی به داد من رسیدی مادر زینب! علی بی تو تنهاست... مادر زینب! علی جونش زهراست... یا اهل العالم این شبا بگین بلند گریه کنه هرکی میتونه آماده باشین امشبو امام حسن میخواد یکم روضه بخونه!!! ای داد بی داد. سن و سالی که نداشتم مادرم تو کوچه افتاد ای داد بی داد هردفعه یادش می افتم می زنم با گریه فریاد حلالم کن مادر افتادی دیدم! من هرچی قد بلندی کردم نرسیدم. در اومد از اونموقع موهای سفیدم. سادات مجلس! خیلی شرمندم آخه باید بگم زهرا رو بد زد مقتل نوشته پیش چشمای حسن به مادر شما لگد زد از این به بعدش من نمیتونم دیگه این روضه رو بدم ادامه هی گریه کن حرف اخرم یه خط روضه گریز به شهر شامِ امشب تو صحرا کمک نداره نامرد نزن سه ساله که کتک نداره. اینکه دیگه قباله ی فدک نداره. چشماتو وا کن و دخترتو ببین! تو صورتم بابا مادرتو ببین. دیگه نمیشه که مشکلو حل کنی دستی نداری تا منو بغل کنی دست تو که نبود دستم شکسته از دست یهود شده یه جوری زجر زده که حتی دستای خودش کبود شده دستم نمیرسید بابا تا نیزه زد نیزه دار رو دست من با نیزه