باور بکنم یا نکنم قصد سفر کردی

باور بکنم یا نکنم قصد سفر کردی

[ مهدی رسولی ]
باور بکنم یا نکنم، قصد سفر کردی
باور بکنم یا نکنم، محاله برگردی

باور بکنی یا نکنی، اَبرَمو می‌بارم
باور بکنی یا نکنی، من بی‌تو میمیرم

بگذار بگویمت به فریاد
چون طفل، علی به گریه افتاد

بگذار بگویمت به فریاد
مولای سخن به لکنت افتاد

کلمینی
یه کمی حرف بزن علی نمیره

کلمینی
حرف رفتن نزن علی میمیره

نفس‌های تو به شمارش افتاده
می‌بینی علی رو به خواهش افتاده

تو برای همه گره‌گشا بودی
همدم تو گره به کارش افتاده

باور بکنم یا نکنم قصد سفر کردی
باور بکنم یا نکنم محاله برگردی

باور بکنی یا نکنی من بی تو میمیرم 
باور بکنم یا نکنم همینه تقدیرم 

خواهش بکنم یا نکنم، دلت به موندن نیست
خواهش بکنم یا نکنم، رمق به این تن نیست

خواهش بکنی یا نکنی، اَبرَمو می‌بارم
خواهش بکنم یا نکنم، می‌ری کَس و کارم

جراحت دلم دوباره سر وا کرد
روزی که خونه رو خون تو دریا کرد

سپرم رو شکست غلاف اون شمشیر
ذوالفقارم ولی فقط تماشا کرد

حالا چه بمونی چه بری، من از تو شرمندم
حالا چه بمونی چه بری، دیگه نمی‌خندم

حالا چه بمونی چه بری، خونه‌ام عزادارِ
خون تو و خون محسن که روی دیوارِ

نظرات