باغبانی همچو من شرمنده‌ی گل‌ها نشد

باغبانی همچو من شرمنده‌ی گل‌ها نشد

[ حسین طاهری ]
باغبانی همچو من شرمنده‌ی گل‌ها نشد 
غنچه‌ی نشکفته‌ام گلبرگ‌هایش وا نشد 

آشیانی را که با هم ساختیم آتش زدند 
هرچه پیغمبر سفارش کرده بود اجرا نشد 

پای نامحرم نباید باز می‌شد در حرم 
با تمام قدرتم مانع شدم اما نشد

نظرات