وقتی که مادر بستری باشه

وقتی که مادر بستری باشه

[ حسین طاهری ]
وقتی که مادر بستری باشه
هر روز غم تو خونه مهمونه

از خونه بابا صبح زود میره
شب هم که میشه دیر میاد خونه

شونه نمی‌گیره دیگه دستش
چون شونه‌ی زهرا ورم داره

خیلی خجالت می‌کِشه مادر
چون موهای دختر پریشونه

پیراهنو که فضّه می‌شوره
می‌میره و زنده میشه هربار

میگه به اسماء خسته شد دستم
هر قدر می‌شورم بازم خونه

این‌ها که امروز اومدن این‌جا
فکر عیادت نیستن اصلاً

با خنده زیر گوشِ هم میگن
زهرا دیگه زنده نمی‌مونه

امشب که توی شهر بارون زد
خیلی حسن آشفته شد حالش

می‌گفت ای ابرای بی‌احساس!
حالا آخه چه وقتِ بارونه؟

اون روزی که آتیش زدن در رو
چشمم به سمتِ آسمونا بود

گفتم ببار آتیشو خاموش کن
یاسِ علی تو شعله حیرونه
****
پای ماندن داری امّا پای رفتن بیشتر
یار نُه ساله کنارم باش لطفاً بیشتر

تا که چشمم باشد از نور تو روشن بیشتر
هِی نگو شرمنده‌ام، شرمنده‌ام من بیشتر

بی‌اجازه دشمنت در خانه‌ی ما پا گذاشت
عذر می‌خواهم اگر این خانه امنیّت نداشت

ای خوشیِ من در این دنیا، در این دنیا بمان
نه برای من، برای بچه‌ها این‌جا بمان

از مدینه می‌رویم اصلاً، فقط با ما بمان
یا بمان و یا بمان و یا بمان و یا بمان

التماسم را ندیده هیچ کس حالا ببین
دیده‌ای حیدر بیفتد از نفس؟ حالا ببین!

بانوی من خانه را آباد کردن خوب نیست
بهر رفتن این همه اصرار کردن خوب نیست

چشم ضربه‌خورده را بیدار کردن خوب نیست
با تنِ آتش‌گرفته کار کردن خوب نیست

کار کردی فضّه را بی‌تاب کردی فاطمه
تو مرا هم از خجالت آب کردی فاطمه

شب به شب یادِ گلِ پَرپَر نرفت از خاطرم
چادرِ پا خورده‌ی کوثر نرفت از خاطرم

شعله بالا رفت از معجر نرفت از خاطرم
آتشِ در رفت و میخِ دَر نرفت از خاطرم

چهارچوبِ خانه از داغ تو هق‌هق می‌کند
گر بفهمد روضه را نجّار هم دق می‌کند

از علی بگذر در آن غوغا نشد کاری کنم
قُنفذ آمد سوی تو امّا نشد کاری کنم

با غلافش زد به بازو آه نشد کاری کنم
این سه ماهه زخم پهلو را نشد کاری کنم

کارِ حیدر سخت شد با زخمِ کاری می‌روی
ای جوان‌مرگِ علی، چه زود داری می‌روی
****                                                                                                                                   بر سوخته باغ ما دگر سر نزنید
این خانه‌ی آتش‌زده را در نزنید
از ما که گذشت مادری را دیگر
در خانه به پیش چشم دختر نزنید
****
ممنونم اگر نروی، می‌میرم اگر بروی
ببین می‌توانی بمانی بمان 
عزیزم تو خیلی جوانی بمان

دنیا تو رو می‌گیره مگه نه؟
بری علی می‌میره مگه نه؟

نظرات

خیلی عالیه