
عمرمو ازم گرفتن کنج خونه همدمی نیست غالباً درد زیاده ولی یار مَحرمی نیست واسهی تکیه کردن شونههای محکمی نیست غُربتو بغل میگیرم تو بخندی که غمی نیست روی زخم روزگارم، روی سینه مَحرمی نیست (من ازت خاطره دارم خاطره چیز کمی نیست)۲ نشد آخرش بچینی میوهی آرزوهاتو محسن و نشد ببینیم شبیه من میشه یا تو؟ تو دعای مستجابی خُب بخون حمد شفاتو فاطمه پسر عموتم میشه وا کنی چشاتو؟ روی زخم روزگارم، روی سینه مرحمی نیست من ازت خاطره دارم خاطره چیز کمی نیست بخت این در سیاهه رنگ آسمون خزونه جون میگیری تو دوباره سورهی کوثر خونه دعا کن چشاتو بستی حیدرم زنده نمونه افتاده تو دهنا که: مگه علی پهلوونه؟ به تیمم اکتفا کن وقتی که زخمی بازوت تا میای بلند شی از جا میگیره دوباره پهلوت من قرار بود که نزارم کم بشه یه تار از موت میزنم یه مشت به قلبم میزنم یه میخ به تابوت روی زخم روزگارم روی سینه مرحمی نیست من ازت خاطره دارم خاطره چیز کمی نیست زندگیمو غسل دادم دیگه این مرد فقیره خاک میریزم روی زهرا آبروی خاک میره اُف به دنیایی که داره عشقمو ازم میگیره پای این نماز میّت شوهرت باید بمیره روبروی من عزیزم روزگار روشنی نیست من ازت خاطره دارم خاطره چیز کمی نیست قرار بعدی رو زهرا کاش بشه زبون من لال میبینم تو رو عزیزم تو سرازیری گودال همهی زحمتت رو شمر به هدر میده تو جنجال بمیریم برای عصری که عقیله میگه بیحال روی زخم روزگارم روی سینه مرحمی نیست من ازت خاطره دارم خاطره چیز کمی نیست **** همه منتظرند مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتلش اگه به سرش برسه آخ خدا به داد موی دخترش برسه (نیازش زنانه بود که زد فضه را صدا)
یامهدیآخ..