زهرا سادات

زهرا سادات

[ روح الله رحیمیان ]
چشم تو کرده ورم
چشمای شوهر تو گود افتاده زهرا
نمی‌خوام حتی ازت غذای ساده زهرا
نرو تازه پا گرفت این خونواده زهرا

تو بری بگو چه خاکی به سرم بریزم
جون به لب شدم دیگه گریه نکن عزیزم
چی می‌شه دوباره لبخند تو رو ببینم
تو بری فاطمه به خاک سیاه می‌شینم

زهرا سادات کارت افتاده به کنیزات
زهرا سادات می‌ری دست علی به همرات
زهرا سادات …

می‌شه جارو نزنی
من بمیرم که تو به خادمه هات رو نزنی
می‌شه وقتی راه می‌ری تو خونه زانو نزنی
می‌میرم اگه همین قدر هم تو سو سو نزنی

حرف رفتنو نزن هنوز خیلی جوونی
کاش به جای این دعا حمد شفا بخونی
نمی‌خوای روتو به من کنی منو ببینی
تو رو جون بچه هات فاطمه کلمینی

زهرا سادات چه جوابی بدم به بابات
زهرا سادات چه کنم که نلرزه دستات
زهرا سادات …

مه دل آروم نوونه
آخ علی تسه بمیره تره مردا بزونه
آخ مه سوره کوثر بدون بابا بزونه
بدینه که تو دری کندی تقلا بزونه

انده کفن و دفن سه نکن مره سفارش
من اصلا هچی اقلا شه وچونه هارش

اَتا غم بسه مره داغ پسر بزونه
بخدا می خنه ره چشم نظر بزونه

جان زهرا دره شونی خدا ته همراه
جان زهرا ته بوری مه رفق بونه چاه
جان زهرا …

نظرات

بر عمر و عثمان و معاويه و ابابكر لعنتبر عمر و عثمان و معاويه و ابابكر لعنت

الهی بمیرم برای دلت مولا

مهدی سلطانیمهدی سلطانی

عالی بود🖤🖤

با اختلاف جزو بهتریناس

عالی بود خدا خیر بدهد

یه نفر اگه لطف کنه ترجمه قسمت محلیش رو دقیق بنویسه ممنون میشم

محمدمحمد

عالیه دمتون گرم

امیرمحمدامیرمحمد

واقا زیبا بود

شیدالله قربانزاده کریمیشیدالله قربانزاده کریمی

خیلی قشنگ خونده عالی هم فارسی هم محلی مازندرانی فوق العاده نفسش گرم.

خیلی قشنگه کاش این سبک ها بیشترخونده بشه

بسیار عالی است