
گر نگاهی به ما کند زهرا دردها را دوا کند زهرا نه عجب گر به شأن او گویند خاك را كیمیا كند زهرا این مقام کنیز او فضهاست تا دگر خود چه ها کند زهرا روز محشر که با شفاعت خویش حشر دیگر به پا کند زهرا همچو مرغی که دانه برچیند دوستان را جدا کند زهرا **** این دلم تنگم غصهها دارد گوییا میل کربلا دارد (کربلا، کربلا)۴ میروم بینم در کجا زینب شِکوه از شمر بیحیا دارد **** یتیمی خیلی درده بابا عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم: بزن که یتیمم بهانه لازم نیست **** آن شب که من از ناغه افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی؟ (از ما تو جدا بودی)۲ آن شب که تو از ناغه افتادی و غش کردی من بر سر نی بودم از تو کی جدا بودم حسین...