خانه وقتی خانه‌ی زهراست پس هر سائلی

خانه وقتی خانه‌ی زهراست پس هر سائلی

[ علی کرمی ]
خانه وقتی خانه‌ی زهراست پس هر سائلی
بعد دقُّ الباب خندان می‌شود در پشت در

*****
مادر سلام، گوشه‌ی چشمی به ما کنید
با این امید در زدم تا که وا کنید 

رحمی بر این فقیر و اسیر و گدا کمید
ما را به بزم ماتمتان مبتلا کنید

حالا اگرچه چادرتان وصله‌دار هست
من سائلم همیشه برایم انار هست

آنقدر که صدا می‌زنم تو را مادر
به مادر خود اصلا نگفته‌ام مادر

*****



وصله‌ی‌چادرت منم منم منم
فدات جوونیم آی جوان ننم ننم ننم

منو صدا بزن به جای گریه‌هام
ترکی صدات کنم آنام آنام آنام

*****


خانه وقتی خانه‌ی زهراست پس هر سائلی
بعد دقُّ الباب خندان می‌شود در پشت در

آنقدر از صاحب این خانه احسان دیده بود
سجده کرد و اَشهَدش را گفت کافر پشت در

در زدند و با خودش می‌گفت حتما سائل است
باز هم با کیسه‌ی نان رفت مادر پشت در

در کمالِ حیرت اما دید بانوی کَرَم
جای سائل آمده این‌بار لشکر پشت در

در زدند و در زدند و در زدند و در شکست
آه شد آغاز، جنگی نا برابر پشت در

با غضب شیطان به سوی باب جنّت حمله برد
پا نهاد ابلیس بر آیات کوثر پشت در

*****
در افتاده
گمونم پشتش به مادر افتاده
لگد کاری کرده با سر افتاده
در افتاده

حق داره بیفته از این دردِ سنگین
از رو در گذشتن چهل نامرد سنگین

افتاد و پا می‌کوبیدن رو در یه بند
بی‌اجازه با بگو بخند
از زیر دری که سوخته بود
فضه بیا گشته بود بلند

ای وای از اون لحظه‌‌ای علی رسید
زندگیشو روی خاک می‌دید 

تنها کاری که تونست کنه
عباشو با گریه روش کشید

*****
چه کسایی که زخمتو نمک زدن
تو رو با بهونه‌ی فدک زدن

دردمو یه مرد می‌دونه یعنی چی
تو محله زنمو کتک زدن
*****
با غضب شیطان به سوی باب جنّت حمله برد
پا نهاد ابلیس بر آیات کوثر پشت در

کار دنیا را ببین در رفت و آمدهای خود
ناگهان از پا می‌افتد مرد خیبر پشت در 

*****
ساحل خونه رو جزر و مد زده
انگاری تو رو یه نابلد زده

تو تموم بخت و اقبال منی
بگو کی بخت منو لگد زده

روزگار علی رو سیاه نکن
بچه‌هاتو دیگه بی گناه نکن

خدا نخواست مادر بشی
انقدر میخ درو نگاه نکن

جای شکرش باقیه با اینکه محسنو ندیدی
از گلوی پسرت تیر سه شعبه نکشیدی

نه سرش از تن جدا شد و نه روی نیزه‌ها رفت
دوباره گریز روضمون به سمت کربلا رفت

قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره
جوری لالایی بخونم حرملم گریش بگیره

نظرات