میخوابم اینک پرده بر رویم بیفکن آخر نگاه خویش را سویم بیفکن بنشین کناری ناله از دل در خفا زن بانوی خود را لحظهای دیگر صدا زن دیدی اگر خامش به بستر خفته ام من راحت شدم، پیش پیمبر رفته ام من خستهام خسته لحظه شماری سخت است روز و شب از غم تو گریه و زاری سخت است فرض کن پیش تو لیلای تو را آزردند بعد از آن سر به بیابان نگذاری سخت است میروم تا در و همسایه نگویند به تو گوش دادن به غم فاطمه کاری سخت است منتظر باش علی جان پدرم می آید تک و تنها، دل شب خاکسپاری سخت است **** نمیتونم، میریزم تا خاک رو در میاد جونم چجوری خاکت کنم نمیدونم، نمیتونم جون دادی برا من نفسی بفداکِ حالا صورتت رو آروم روی خاکه کاش میشد دوباره اشکاتو پاک کنم اونی که زد رو هلاک کنم به این زودیا کی فکر میکرد خودم جوونم رو خاک کنم **** بخواب دلخوشیِ زندگی من آرام قرار نیست که دیگر کنار هم باشیم سلام گرم مرا هم به محسنم برسان نشد که روی زمین در جوار هم باشیم **** مرا حلال كن ای نور، مثل سایه شدی وَ هرچه داشته ای كردهای نثار علی فقط اشاره بكن، تا بگویمش برود مگر كه نیست اجل تحت اختیار علی؟ سر مزار تو هر بار آمدم گفتم تو کاش آمده بودی سر مزار علی همین مدینه كه می گفـت از فتوحاتم شده ست محو تماشای انكسار علی **** پدر زِ علقمه قامت خمیده بر میگشت سکینه آمد و با گریه راه باب گرفت بگفت یا ابتا اَینَ عمّی العبّاس؟ **** فرات دور تو در حال طوافه شریعه واسه تو پایان حج بود ببین شرمندگی با تو چیکار کرد که حتی گردنت رو نیزه کج بود **** باعث سجده به دامان تو در علقمه شد آن که بر فرق علمدار عمود آوردهاست پدر خاک علی و مادر آب تویی آب و خاکی که گلم را به وجود آوردهاست **** یا فاطمه روز حشر سطاری کن دل سوختگان را زِ کرم یاری کن ما با همه گفتیم که با زهراییم مادر تو بیا و آبروداری کن هم مایهی افتخار ما فاطمه است هم باعث افتخار ما فاطمه است اندازهی ارزنی ندارم تردید در حشر اگر کنار ما فاطمه است یا فاطمه، ای ملک ارادتمندت ای سیب بهشت حق بود لبخندت ای کاش که باشیم و ببینیم آن روز با آن دو نفر چه میکند فرزندت **** شتاب ضرب سیلی را فقط مقداد میفهمد چشیده صبح دفن فاطمه سیلی محکم