همه تقصیر توست، سمت حرم کِل کشیدند و بعد خندیدند بعد پنجاه و چند سال اینجا عاقبت قد عمه را دیدند عمهات امده در بین حرامی برخیز تا دست نبرده است به گیسو قبل از ورود شمر به گودال قتلگاه کار حسین را علیاکبر تمام کرد همهی دشت به خال من و تو خندیدند تو بگو من چه کنم بین هیاهو پسرم در بغل تا که گرفتم بدنت ریختهام لااقل کاش تنت سیر کنم بو پسرم چه کسی بر سر تو ضربهی شمشیر زده چه کسی نیزه فرو برده به پهلو