چه بیم محتسب امشب که با ولای علی

چه بیم محتسب امشب که با ولای علی

[ حاج جواد حیدری ]
چه بیم محتسب امشب که با ولای علی
خوشیم در کنفِ لا اله الّا الله 

علی ولیِ خدا و خدا ولیِ علی
که کعبه شد نجفِ لا اله الّا الله

کسی که گفت علی حق و حق علی‌ست به حق
زده است بر هدفِ لا اله الّا الله

علی‌پرست تواند خدا‌پرست شود
علی‌ست هر طرفِ لا اله الّا الله

کَسَم علی‌ست در آن بی‌کسی که می‌گویند: 
به عزّت و شرفِ لا اله الّا الله
****
شاد بودم علی‌اکبر دارم
همرهم شبه پیمبر دارم
حال بینم گل پَرپَر دارم

این من هستم که علی می‌گویم
یوسف گمشده‌ام می‌جویم
گل پَرپَر شده‌ام می‌بویم 
رُخم از خون سرت می‌شویم

سپه کوفه و شام اِستاده
به تماشای شَه و شهزاده
شَه روی نعش علی افتاده
همه گفتند حسین جان داده
****
با لبی پُر زِ خون مرا صدا می‌زنی
من نِگه می‌کنم تو دست و پا می‌زنی

 داغ تو بر دلم
قاتلت قاتلم
یا بُنَیَّ، یا بُنَیَّ...

چه بلایی ببین بر سرم آمد علی
سِرِّ مستور ما از حرم آمد علی

گوییا مادر است 
در پیِ حیدر است
 بُنَیَّ، یا بُنَیَّ...

نظرات