نخ تسبیح

نخ تسبیح

[ حاج محمود کریمی ]
مث منظومه‌ی خورشیدی شدی
که حریمت پره سیاره شده
تَنِتو از رو زمین، جمع می‌کنم
مثه تسبیح که نخش پاره‌ شده

به خیمه‌ها می‌برمت
بین عبا می‌برمت
با جوونای جون‌به‌لب
با عمّه‌ها می‌برمت

چه قدّ و بالایی
چه اِرباً اِربایی
ولی بدون بابا
تو قاتل بابایی

****

منم و همین عبا و تن تو
شده دردسر، مرتّب‌شدنت
اومدی فقط یه یاعلی بگی
یه‌نفر با نیزه زد تو دهنت

چه بی‌امون می‌زدنت
پیر و جوون می‌زدنت
مؤذّن کرب‌وبلا
دَمِ اذون، می‌زدنت

روحُکَ مِن روحی
لَحْمُک مِن لَحمی
با تو منم کشتن
چه قوم بی‌رحمی

‌****

این‌قده پاتو نکش روی زمین
به‌ خدا قلبم داره تیر می‌کشه
تا میام بلندبلند گریه کنم
یه‌نفر با خنده، تکبیر می‌کشه

موقع غارت حرم
شبیه موی دخترم
تو آتیشِ خیمه‌ها
تنت می‌سوزه پسرم

حیف چه گیسویی
چه چشم و ابرویی
تو هم مثه مادر
شکسته‌ پهلویی

نظرات

عالی ... نفست گرم