بنا نبود که آفت به باغ ما بزند

بنا نبود که آفت به باغ ما بزند

[ سید محمود علوی ]
بَنا نبود که آفَت به باغِ ما بِزند
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند

اِی وَلَدی وَلَدی وَلَدی... 
****
تو ستاره‌ی سحرِ منی
تو که پاره‌ی جگرِ منی
تو همان علی پسرِ منی
وَلَدی علی وَلَدی علی
****
درد داریم که این موقع شب بیداریم
وَرنه هر آدمِ سالم سرِشب می‌خوابد
****
پاشو تکون میدی مگه زنده میشه؟ 
دستش نزن بیشتر پَراکنده میشه
****
خیز از جا آبرویم را بخر
عمه را از بِینِ نامَحرم ببر

نظرات