ای که جان سهسالهات بابا به نگاه تو بستگی دارد گر به پای تو بر نمیخیزم چند جایم شکستگی دارد حج نوکر طواف ششگوشه است کعبه خوب است کربلا نشود کل عالم به پات جان بدهند باز حق غمت ادا نشود کشتهی اشک دوستت دارم درد عاشق بگو دوا نشود تَهِ گودال رفت و آمد بود روی جسمت برو بیا نشود دختر کوچک تو خوابیده کاش دورش سروصدا نشود دختری دردانه به نالهای مستانه زبان گرفته بابا بیا در این ویرانه از عطش پژمردهام، بیا بیا من مردهام بیا برس بر دادم بیا شنو فریادم امان زِ درد پهلو زِ ناقه چون افتادم