ای قدر تو پنهانتر از پنهان زهراتر از هر زهرهی تابان ای قبلهی اَذکار تسبیحات سبوحتر از واژهی سبحان ای روشنیبخش ازل نورت قبل از نخست و بعد از پایان ای بسم رب النور سلمانها نام بلندت نسخهی درمانها یا فاطر و یا فاطمه یعنی افلاک با مهر تو شد بنیان مُسنَد نشین آیه تطهیر ای مُصحف والاتر از قرآن از عالم ناسوت تا لاهوت میگیرد از چشمان تو فرمان گرد مسیرت فضه میگردد یا که طلای گنبد و ایوان مریم گلی از باغ بستانت دلبستهی تو روضهی رضوان در نجف شد گردن آویزت دو گوشواره لولو و مرجان ای زمزم چشمان تو کوثر تنها غدیر مانده در جریان نهج البلاغه گوشهی مسجد از خطبهخوانی تو شد حیران رعشه به جان عرش افتاده آه کلامت سلسله جنبان نام علی جاریست در نُطقَت شیرینیاش گردیده دوچندان فرمودی ای مردم چرا تردید حق علی از چه شده کتمان بُغض امیرالمومنین کفر است حُبّ امیرالمومنین ایمان مَمسوس ذات حضرت باری در غَزوهها جنگاور میدان خورشید را تکذیب میکردند خفاشهای کور گورستان