غمی عجیب در دلم مرا عذاب میدهد تو را صدا که میزنم سنان جواب میدهد برای بار اول است خودم سوار میشوم ببین غربت مرا فضّه رکاب میدهد من زینبِ صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتل صبر تو صبرم تمام شد دیدم بهجای آب به لبت نیزه میزدند **** گر دل شنود صدای زینب دیوانه شود برای زینب محبوب خدا و اهلبیت است هر کس که شده گدای زینب دیدیم رضای پنجتن را در آینهی رضای زینب سلطانِ اجابت دو عالم شد ملتمس دعای زینب عباس و علیاکبر و قاسم جانِ همگی فدای زینب اطفال تمام شیعیانت قربانیِ بچههای زینب خون گریه کند بقیةالله در روضهی کربلای زینب میگفت سری بریده با تشت من را بزنید بهجای زینب هر صاحبِ غیرتی بمیرد شد بزم شراب جای زینب **** روز مُحبّانِ علی شب شده، واویلا واویلا رخت اسیری تنِ زینب شده، واویلا واویلا من زینبِ صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتل صبر تو صبرم تمام شد ای احترامواجبِ زینب دَم غروب عریان شدی جسم تو بیاحترام شد میخواستم بغل بگیرمت اما مرا زدند میخواستم ببوسمت ازدحام شد **** فراق گشته مُقدم، گمان نمیکردم بدون روی تو دلبر، گمان نمیکردم قبول به شام سفر میکنم اما کنار شمر برادر، گمان نمیکردم تو را به رسم عربهای جاهلی کشتند به آن طریق که دیگر گمان نمیکردم سرِ بریده به هر مادری نشان دادم ولی به مادر اصغر گمان نمیکردم **** علی هستی، علیگونه امیری اگرچه کودکی اما دلیری الهی سر زِ نیزه درنیاری نبینی مادرت میره اسیری **** اگر عیسی سخن در مهد میگفت مسیحِ عترت پیغمبرم من رَه صد ساله را ششماهه رفتم در این وادی زِ همراهان سرم من **** گلوی اصغرم آزار دیده سهشعبه تیر چون مسمار دیده بِده زینب که زخمش را ببندد که زینب زخمها بسیار دیده