ارباً اربا یعنی جون به لب رسید

ارباً اربا یعنی جون به لب رسید

[ حاج جواد حیدری ]
ارباً اربا یعنی جون به لب رسید
قبل از این که من بیام زینب رسید

ارباً اربا یعنی اونقدر بزنند
که زَنا ناله‌ی ممتد بزنند

یعنی این که جلوی چشمای تو
بزنند بد بزنند بد بزنند

ارباً اربا یعنی پاییزت کنند
کشته‌ی شمشیرای تیزت کنند

بعد از این که تیکه تیکه کردنت
بشینند دوباره ریز ریزت کنند
****
یاسِ باغِ امام را چیدند
اشک چشم حسین را دیدند

آی مردم بلند گریه کنید
که به آقا بلند خندیدند
****
پدر کنار پسر بی‌درنگ جان می‌داد
مگر که وضع علی لحظه‌ای امان می‌داد

حسین با سرِ زانو کشان کشان آمد
کسی که درس صبوری به این و آن می‌داد

برای این که بگیرد خدا به ما آسان
امام ما چقدر سخت امتحان می‌داد

سنان از این طرف و شمر آن طرف خندید
شبیه قاصدک باد خورده می‌ماند

خدا به مَسلخ خون از خلیل خواست جوان
حسین داوطلب گشته خود جوان می‌داد

تو با صورت و من با سرِ زانو
دیدی آخرش با هم زمین خوردیم

دیدی شد نباید اونی که می‌شد
پیش چشم مادرت زمین خوردی

تو این همه شدی و من هنوز یک نفرم
نفس بکِش پسرم، نفس بکِش پسرم

شده پُر از علی‌اکبر تمام دور و بَرم
نفس بکِش پسرم، نفس بکِش پسرم

نظرات