رفتم به پناه شاه با بار گناه

رفتم به پناه شاه با بار گناه

[ حاج جواد حیدری ]
رفتم به پناه شاه با بار گناه
بی آنکه قسم دهم مرا داد پناه

یک ذره گناه من نیاورد به رو
لاحول و لا قوة الا بالله

دادند حرم تو سهم آدم
صد جا محکم شده است

حیف است که بگویم که سه جا می آیی 
وقتی که رسیدی به دادم صد جا

***

صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری

***

آه از زمین که لشکر اعدا نکرد جمع
کردند رو به خیمه تو

***

هجوم ناگهان و وای زینب
حرم بی پاسبان و وای زینب

***
حسین جان

من زینب صبور تو بودم ولی حسین
هنگام قتل تو، صبرم سر آمد

***

دریا به چشم گریه کنان تو شبنم است
یعنی هر آنچه که گریه برایت کند کم است

آن شب که من از ناقه افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی

نظرات