ای جلوه‌گاه عصمت خاتون عالمین
تبلیغات

ای جلوه‌گاه عصمت خاتون عالمین

[ علی کرمی ]
ای جلوه‌گاه عصمت خاتون عالمین
پرده‌نشین قصر حیا دختر حسین

ای وام دار نور وجود تو آفتاب
مَکنونه گوهر صدف دامن رباب

بسیار گشته‌ایم، نداری قرینه‌ای
بی‌خود که نیست در خورِ نام سکینه‌ای

بر ما رسیده این سخن از شاه کربلا
که دخترم سکینه بُوَد، غرقِ در خدا

شعری که صرف مدح تو شد، دُرِّ قیمتی‌ست
در خانه‌ای که نام تو باشد چه برکتی‌ست

در کوچه‌های کوفه غرورت شکسته شد
چون دست‌های کوچکت از پشت بسته شد

مرثیه‌خوان داغ فراوان کربلا
طوبیِٰ قد خمیده ز طوفان کربلا

یادت که هست موج به موجی که می‌گذشت
خون می‌گذشت از سرِ ایوان کربلا

از هوش رفت هوش تو وقتی که دشمنان
کردند رُو به خیمه‌ی سلطان کربلا

یک دَم نبوده‌ای نَفَسی بی‌غمِ حسین
شد شصت‌سال اشک شما در غمِ حسین

از بعد این‌که آب ز شرم تو آب شد
اشک تو شصت‌سال نثار رباب شد
* * * *
بی‌چاره مادرش چه امیدی به آب بست
باید به آب بست جهان خراب را

با آب قهر کرد عروس ابوتراب
تا ریخت روی صورت طفلش تراب را

نظرات