عباس، فدای قد و بالای چونان سرو بلندت عرش است هویدا به سر پیچ و خم زلف کمندت من را چه نیازیست به جنت که تویی صاحب جنت آهوی دلم روز ازل از نظر افتاده به بندت برده مرا چشم فریبای تو سوی جنون اباالفضل قلب مرا ابرویت از سینه کشیده برون ابالفضل یک نظر از صورت خود گر که نقاب افکنی اباالفضل کشی تمام مه رخان را به دل خاک و خون اباالفضل یا ابالفضل علی دریای فضائل، مه کامل ابوفاضل انی بک سائل، شه عادل ابوفاضل آه از دل غافل ز تو گر غیر تو خواهم قبله به تو مایل، گوشه شمایل خواهم که تو را سیر تماشا کنم، حضرت قاسم مریم زده زانو ادب محضر دربار رقیه در عرش ملائک همه مشتاق به دیدار رقیه زهرای حسین بعد علمدار، علمدار عشیره ویرانگری کاخ ستم، معجزه و کار رقیه این چه اسیریست که عالم همه در بنده اوست رقیه حضرت عباس دلش گرم به لبخند اوست، رقیه گاه در آغوش قمر، گاه علیاکبر است، رقیه عرش، سماوات زمین، دریا که پایبنده اوست، رقیه رقیه جان خانم صدیقهی صغری، میوهی زهرا، یا رقیه ای ساقر زهرا، گل بابا رقیه هم بیبی دنیا، و ام محشر با اذن تو احیا کند عیسی یا رقیه دوستش دارم یه عالمه دختر پادشاهمه
عالیه
ستوده خیلی میتونه برا مداحان الگو باشه راستی خوش به حالش هنوز کربلاست مسلمیه رفت
یکی از بهترینای حسین ستوده
احسن الخالقین
خیلی عالی
به به