لقمان زانو زد به ادب در خونه‌ی عباس

لقمان زانو زد به ادب در خونه‌ی عباس

[ امیر برومند ]
لقمان زانو زد به ادب در خونه‌ی عباس
رقیه دیده آسمون رو رو شونه‌ی عباس

این زلزله است یا نعره‌ی یلی
عباسه یا مرتضی علی
رو در روش کسی اگه بیاد
نابود میشه بی‌معطلی

تو جوشن نمی‌خوای تو سینه سپر نکن
به دشمن نظر کن می‌لرزه ستون لشکر

تو جوشن نمیخوای خودت ذوالفقاری
حریفی نداری تو کراری مثل حیدر

سوی لشکر می‌رفت شیر دیگر می‌رفت
تا که ضربه می‌زد دو سه تا سر می‌رفت

قاسم قاسم  قاسم قاسم 

با رجزهای او دشمنش در می‌رفت
میمنه تا میسر مثل حیدر می‌رفت

قاسم قاسم  قاسم قاسم 

بکش تیغ و  بزن سر از تن دشمن زندیق و
شده محشر فراری‌اند همه سران یک لشکر
زدی تکبیر جلو چشم همه شده ازرق تحقیر

بست شمشیر به کمر یاد جمل افتادم 
همه‌ی لشکر کفر یاد اجل افتادند

به گمانم که علی به سوی خیبر رفته
غضب و طرز نگاه تو به حیدر رفته 

قاسم ابن الحسنی و زور بازو داری
همه گفتند که مجتبای دیگر رفته

معشوق الی الابد قاسم
از نسل اسد قاسم 
دل دم از تو زد قاسم
یا عزیزالله

شاهنشاهه دلربا قاسم
نور مجتبی قاسم
میکشی مرا قاسم

نظرات