از کریمان سنگ می‌خواهیم به ما، زر می‌رسد

از کریمان سنگ می‌خواهیم به ما، زر می‌رسد

[ حاج علی اکبر زادفرج ]
از کریمان سنگ می‌خواهیم به ما، زر می‌رسد 
در حرم از آنچه می‌خواهیم بهتر می‌رسد 

لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان بعد از آن احسان دیگر می‌رسد

ای که دستت می‌رسد کاری کنی، کاری بکن
عمر دارد می‌‌رود، دارد اجل سر می‌رسد

گر به ما کم می‌رسد از خصلت کم بینی است
ورنه دارد ده برابر، ده برابر می‌رسد 

من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم 
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد 

خادمان آنقدر بی اصل و نسب هم نیستند
نسبت ما یا به فضّه یا به قنبر می‌رسد

شب به شب در می‌زنم چون در زدن کار من است 
دست سائل‌ها فقط تا حلقه‌ی در می‌رسد

رزق در بین الطلوعین است، بین طوس و قم
رزق از سفره‌ی موسى بن جعفر می‌رسد 

فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
فیض قبر دختری از قبر مادر می‌رسد

******
ای به قم آفتاب قلب جهان
دخت موسی سلاله‌ی قرآن

عمه و دخت خواهر سه امام
مادر کل عالم امکان

تو به چشم ائمه زهرایی
بعد زهرا به قدر و عزت و شان

زینب دوم بنی الزهرا
عمه‌ی چهار حجت یزدان

حریم یازده ولی خدا
حرم توست ای سپهر مکان

مدح تو ای ملیکه‌ی هستی
وصف تو ای یگانه ای دوران

نه توان با هزار دست نوشت
نه توان گفت با هزار زبان

پدر و مادرم به قربانت
نی، همه جان عالمت قربان

کوثر کوثر رسول خدا
عصمت عصمت له منان

صحن تو مسجدالرسول همه
حرم امن توست کعبه‌ی جان

فیض فیضیه از کرامت توست
شهر قم از تو گشت مهد امان

قم جلال مدینه پیدا کرد
تا نهادی قدم به دیده‌ی آن

گشت روز ورود تو در قم
روز عید کرامت و احسان

مرد و زن از برای استقبال 
همه با دسته گل شدند روان

اهل قم دور محملت گشتند
اشک شوق همه ز دیده روان

همه گفتند فاطمه در حشر
پای بنهاده ای گنهکاران

کاش زینب به قم سفر می‌کرد
تا نمی‌دید این‌همه طغیان

اهل قم کی برند مهمان را
گه به بزم شراب و گه زندان

دور تو عالمان فقه و اصول
دور او ابن سعد و شمر و سنان

******
تو کس و کار منی شمر جلودار شده
با سرت راهنمای من و طفلان منی

******
خودمو تو کوچه‌ها می‌کشونم
دخترت رو، رو پام می‌نشونم
سر پیری به چه روزی افتادم
موهامو با آستینم می‌پوشونم

دور من یه قافله کبودیه
خصلت مردمشون حسودیه
یه نفر بیاد به دادم برسه
کوچه‌های شام پر از یهودیه

******
خبر داری که بعد از تو 
کجاها زینب‌و بردند 
یکی از ما که می‌افتاد 
همه با هم زمین خوردند

میون کوچه و بازار
ماها رو قاتلت چرخوند
همونی‌ که توی گودال 
تو رو با پا برت گردوند

******
منی که سایه‌ام را مردم کوچه نمی‌دیدند
منی که شش برادر داشتم حالا نظر خوردم

شب شام غریبانت از این خیمه به آن خیمه
برای هر یتیمی که سپر گشتم سپر خوردم

من پرده‌نشین را محمل بی پرده‌ای دادند
به هرجا که گذر کردم کتک از رهگذر خوردم

تو و پیراهن پاره من و این چادر پاره
تو سنگ از صد نفر خوردی من از صدها نفر خوردم

******
اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم
هزار بار بمیرم نبینم آن دم را

******
غبار ماتم تو آبرو به من بخشید
به عالمی ندهم این غبار ماتم را

******
بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری 
من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم

******
کسی که آه ندارد چه سود آه خجالت
کسی که اشک ندارد چه سود اشک ندامت

کسی که بار علم را به شانه‌اش نکشیده
بعید نیست بمیرد به زیر بار ملامت

کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود کند به روز قیامت

کسی که نام حسین را شنید و اشک نبارید
به نزد فاطمه ریزد ز دیده اشک خجالت

کسی که کرب و بلا را ندید و رفت ز دنیا

******
ما را ببر به کرب‌وبلا جان مادرت
من کربلا ندیده به کس جان نمی‌دهم

نظرات