کجایی سیّدی! ای جان زهرا ببینی سفرهی احسان زهرا گرفتم اجر ایثار و ادب را سرم افتاده بر دامان زهرا حسین آمد کنار پیکر من شده خاک خجالت بر سر من کسی با مادرم ای کاش میگفت شد از امروز، زهرا مادر من ز تو شرمندهام؛ آبآورت رفت علمدار رشید لشکرت رفت تو تا در راه بودی، مادرت بود تو از راه آمدی و مادرت رفت به پیش پات دارم باغ لاله خوشآمدگوییام، شرم است و ناله مرا بگذار و راهی حرم شو شدم دلواپس طفل سهساله من و فکر حرامی و جسارت حرم، فکر بدون من اسارت کنار علقمه من ماندم و تو همه سمت حرم در فکر غارت