قدری بغلم کن بغلت راحت دنیاست یک دست بکش بر سر من تا که مجال است **** خونه سوخت خونهی دلبریمون سوخت دل بچههای مادریمون سوخت چادر کوثر و عبای حیدر خاطرات زن و شوهریمون سوخت دیگه بارونیام شب تا سحر زهرا جان کمکمون نیومد یک نفر زهرا جان **** خرمای نخلستانم خرمای ختمت شد همسایهها خوردند و خندیدند و رفتند **** دور خودت انقدر نچرخ ای کس و کارم تو منتظری زنده شود حیف محال است بازوی تو را دوخت به حلق علی اصغر این طرز شهادت بخدا عین مثال است شد سینهی تو بالش زیر سر اصغر **** تو رو ازم حرمله گرفت دلخوشی به مادر نیومده حلالم کن مادر از پس تشنگی تو سه شعبه دندونه داره و دندونات هنوز... **** با غریبههای جهان آشنام عهدهدار مردم بی دست و پام