به غم نبودن و ندیدنت

به غم نبودن و ندیدنت

[ حاج علی کرمی ]
به غمِ نبودن و ندیدنت
یه روزه هزار تا غم اضافه شد
به غریب‌کُشی که رسم کوفیاست
رسم مهمون‌کُشی‌ هم اضافه شد 

نمی‌رم تو بازار آهنگرا
چون سر و صداش کلافه‌م می‌کنه 
شمرو دیدم که داره یه گوشه‌ای 
بند چکمه‌هاشو محکم می‌کنه

به دلم مونده فقط دخترمو 
ببینم تو لباس عروس، حسین
یه کاری بگم برا من می‌کنی؟
جای من دخترمو ببوس حسین 

اینا که نامه نوشتن واسه تو 
بدجوری تو رو گرفتار می‌کنن
یه هفت هشت روز دیگه تو خیمه‌ها 
با لگد بچه‌تو بیدار می‌کنن
****
یابن‌ شبیب روی دلی داغ می‌زدند
یک نازدانه را همه شب می‌زدند

یابن‌ شبیب اشک تو تاری زد از دو عین 
در هر بلا و حادثه کن گریه بر حسین

نظرات