ای جان جهان جهان جان ادرکنی قیّوم زمین و آسمان ادرکنی احیاگر صد دم مسیحا الغوث یا حضرت صاحب الزّمان ادرکنی یا صاحب الزّمان ***** حُجَّتُ اللهِ معظم زهرا همهی حُسن مجسم زهرا هر پیمبر به نگاهت محتاج جانِ پیغمبرِ خاتم زهرا آنکه مولای امامانِ من است کیست غیر از تو در عالَم زهرا ظاهرا رو به خدایم کردم باطنا رو به تو کردم زهرا سجده کردند به آدم در عرش کرد سجده به تو آدم زهرا طعم خرمای نجف از فدک است هم گدای علیام هم زهرا هر کسی خرج تو شد رفت بهشت هرکسی نه به جهنّم زهرا اسم اعظم که همه میخواهند یک کلام است، همین دم زهراست (برترین خلقت دنیاست عجب نیست اگر که علی نیز به زهرا متوسل باشد) از شب قدر همین ما را بس آن تویی قدر مُسَلَّم زهرا درک تو شأن کسی چون فضّه است کیست در باب تو مَحرم زهرا خیر تو خرج حسینت میشد بانیِ ماه محرّم زهرا هیچ از کوچه نگفتی با ما بگو از حادثهی کم زهرا ***** حال مرد داغ همسر دیده را کمتر بپرس دیدم داغ جوان سخت است از حیدر بپرس پهلوانان را غم ناموس میکوبد زمین باورش سخت است ولی از یل خیبر بپرس معذرت میخواهم از سادات روضه باز شد زود بار انداختن سخت است از مادر بپرس معنی لاغر شدن از درد پهلو را فقط از همان مادر که شد هم سطح با بستر بپرس ظاهرا اسمش مسلمان بود امّا پشت در با لگد طوری به آن در زد که از کافر بپرس بی حیاها میزدند و دست حیدر بسته بود بعد از آن دیگر نمیدانم چه شد از در بپرس زخمهایت صحبت یک لحظه پشت در که نیست گوئیا از غزوهی بدر و احد برگشتهای