ای جان جهان، جهان جان ادرکنی قیّوم زمین و آسمان ادرکنی احیاگر صد دم مسیحا الغوث یا حضرت صاحب الزّمان ادرکنی ***** وجه هو الله در کمال باشد جلوهی توحید در جلال تو باشد اشبه خلقی به شخص احمد مرسل خُلق رسول خدا خصال تو باشد نور همه نورها علیست ولیکن نور نگاه علی جمال تو باشد محور آل عبا، معلّم اعظم وصل الهی همان وصال تو باشد صاحب پرچم تویی به لشگر تشبیح شغل ملائک به اشتغال تو باشد کرده عطایش خدا به احمد و حیدر کوثر اگر گریهی زلال تو باشد حسرت اهل بهشت تا به قیامت مائدهی کاسهی سفال تو باشد خَلق کجا و خیال فاطمه هیهات نفس نبی زائر خیال تو باشد پر که تکان میدهی به لرزه میافتند چهار عوالم به زیر بال تو یاشد شیرخدا را نکُشت تیغ مخالف قاتل حیدر قد هلال تو باشد حال علی را بپرس حال علی را دل نگران دلیل حال تو باشد دندهی از هم گسسته رحم ندارد فکر کنم آخرین مجال تو باشد صدای پای رفتن از در و دیوار میآید علی تابوت میسازد، تبسّم میکند زهرا