از بس که در پیکر، جراحت داشت زهرا آه و فغان ساعت به ساعت داشت زهرا پای امیرالمؤمنین و حق مولا پرداخت هر آنچه بضاعت داشت زهرا شاهد طلب کردند از صدیقه، ای وای قلبی شکسته از اهانت داشت زهرا هر کس به یک قصدی عیادت رفت اما چشمی پر آب از هر عیادت داشت زهرا زنها به هم گفتند با طعنه که روزی چون سروِ رعنا قد و قامت داشت زهرا چرخاند حتی بسترش را رو به دیوار از دیدنِ برخی کراهت داشت زهرا پهلوی او نه، محور دین را شکستند بر دین خاتم، محوریت داشت زهرا آزار سختی خورد پشت در، اگرچه مانند ریحانه لطافت داشت زهرا نه فکر حالش بود و نه دربند جانش جان امامش، ارجحیت داشت زهرا میبست با شال نبی پیشانیاش را بدجور با دیوار اصابت داشت زهرا اُمّ الشهید خانه شد قبل از شهادت چون غنچهای بهر شهادت داشت زهرا