کسی که راه نجات خلایق است
تبلیغات

کسی که راه نجات خلایق است

[ حاج جواد حیدری ]
کسی که راهِ نجاتِ خلایق است از آتش
نوشته‌اند از آتش کسی نداد نجاتش

زمین مجاورِ هجده بهارِ خانه‌ی او بود
زمان هنوز مقیم است در زمانِ حیاتش

بفاطمَهْ، و أبیها و بَعلَها و بَنیها
چه محترم جَلَواتیست نشسته در صلواتش

رکوعِ قامت او چیست جز قیام فُرادا؟
قیامِ ماست نمازی در اقتدا به صلاتش

نوشت نامِ علی را به صفحه صفحه‌ی تاریخ
دمی که میخ، قلم بود و خونِ سینه دواتش

به ردّ پای علی لاله کاشت کوچه به کوچه
که هر نماز بگوییم اِهدِنا به صِراطش

سلاحِِ خطبه‌اش از دستِ لشکری سپر انداخت
برای حیدرِ تنها سپاه شد کلماتش

همان‌که مثلِ خلافت ربود باغِ فدک را
گرفت هر چه علی داشت را به جای زکاتش

هنوز أشهدُ أنَّ علی‌ست بر لبِ زهرا 
شهید، شاهدِ زنده‌ست در حیات و مماتش

شکست حرمتِ کوثر، مدینه چشمه‌ی خون شد
رسید سیلی از این خون به کربلا و فراتش
****
این سخن ورد زبان‌ها افتاد
دیدی آخر علی از پا افتاد
****
سر پیراهن تو گریه‌ی ما را در آوردند
میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی
****
زِ عریان کردن جسم شریفت
مرا همراه تو تحقیر کردند

نظرات