می‌زنند همه لاف عاشقی

می‌زنند همه لاف عاشقی

[ علی کرمی ]
می‌زنند همه لاف عاشقی
کس نیست عاشق تو به مانند زینب است

ای هست و نیستم به فدای تو یا حسین 
ناقابل است جان دو فرزند زینب

سخت است دست و پا زدن بچه‌های من
اما فدای طفل رباب و سکینه‌ات

سخت آن بُوَد که در دل گودال بنگرم 
خنجر به دست شمر نشسته به سینه‌ات 
                     * * * *
دیدنشم زجره
مو رو نکش این مو شب قدره
دیدنشم زجره
وَالشمرُ جالسٌ علی صَدره

حسین ...

نظرات