چقد میگفتی منو میندازی یاد مادرم

چقد میگفتی منو میندازی یاد مادرم

[ حاج اسلام میرزایی ]
چقدر می‌گفتی منو می‌ندازی یاد مادرم
برام دعا می‌کردی که پیر شی الهی دخترم

نشسته می‌خوابم
یه ماهه که با پهلوی شکسته می‌خوابم
چشام وَرم داره
یه ماهه با چشای نیمه بسته می‌خوابم

تبم نمی‌اُفته
یه ماهه اسمت از روی لبم نمی‌افته
یعنی عمو عباس
دیگه به یاد عمه زینبم نمی‌افته؟

حسین حسین حسین 

سخته که بابا باشه و 
تو بغلش جات نده
بگو به دختر یزید
به ماها خیرات نده

شال رو دوشم سوخت
گوشواره مو یکی کشید
لاله‌ی گوشم سوخت
خبر داری بابا
لباسی که دلم می‌خواست برات بپوشم سوخت

نظرات