مدینه شهر پیغمبر

مدینه شهر پیغمبر

[ حاج منصور ارضی ]
چه می‌شود شنوم در کنار کعبه صدایت
سلامِ من به تو ای روح حج حقیقت ایمان

عزیزِ گم‌شده‌ی دل، یگانه مهدیِ دوران

سلامِ من به مدینه، با آستانِ رفیعش
به مسجد نبوی، به لاله‌های بقیعش

سلامِ من به علی و به حلم و صبر عجیبش
سلامِ من به بقیع و چهار قبرِ غریبش

نشسته باز دلم پشتِ دربِ بسته‌ی آنجا
گرفته باز دلم بحر قبر مخفیِ زهرا

تو ای مسافر شهر مدینه در دل شب‌ها
نبود هرچه که گشتم نشان ز مرقدِ زهرا

سلامِ من به تو ای بانویی که مَرد نبردی
ز غیر هر چه که دیدی به یار شکوه نکردی

سلام من به بازو، کبودیِ رویت
به سرخ فامیِ اشک و سپیدی مویت

مدینه منزلِ قرآن، مدینه محفل قرآن
درون دل خبر داری، تو از دردِ دلِ قرآن

مدینه شهر پیغمبر، مدینه شهر پیغمبر

خدا بر تو نظر دارد، که هستی شهر پیغمبر
مدینه شهر گل‌هایی، چه گل‌هایی همه پر پر

مدینه شهر پیغمبر، مدینه شهر پیغمبر

از کعبه گرفتارم، که هستی تربت زهرا
چرا با ما نمی‌گویی، حدیث غربت زهرا؟

مدینه شهر پیغمبر، مدینه شهر پیغمبر

چرا خاموش و دلگیری، مدینه شور و شینت کو؟
امام مجتبایت کو؟ حسینت کو حسینت کو؟

به بالای سرِ محبوبه‌ی حق آه و واویلا
نشسته ساقیِ کوثر، شکسته آه و واویلا

مدینه شهر پیغمبر، مدینه شهر پیغمبر

نظرات