مثل من هیچ کس در این عالم وسط شعلهها امام نشد
1219
3
- ذاکر: علی اکبر زادفرج
- سبک: شعر روضه
- موضوع: امام سجاد (ع)
- سال: 1400
مثل من هیچ کس در این عالم وسط شعلهها امام نشد
در شروعِ امامتش چون من این قدر دورش ازدحام نشد
لشکری از مغیره میآمد، خیمه غارت شد و در آتش سوخت
بعد زهرا به هیچ معصومی این قدر گرم احترام نشد
روضه از این شدیدتر هم هست، لحظهای که حسین یاری خواست
و علی بود نام من اما، خواستم پا شوم ز جا نشد
تلّ و گودال و نعل و علقمه آه! ذوالجناح و لب و گلو انگار
مثل زینب کسی دلش این قدر، خون ز تکرار حرف لام نشد
آه، زینب کجا و بزم یزید، او کجا و جوابِ ابن زیاد
باز هم صد هزار مرتبه شکر اینکه با شمر همکلام نشد
*****
نایِ نی، تَر شد از فغان افتاد
گوشهای جام شوکران افتاد
روضهات را جگر نمیفهمد
ردِ اشكم بر استخوان افتاد
یاد انگشتر تو افتادم
تا نگاهم به ساربان افتاد
چقدر گرمِ ذكر و تسبیحی
تشنهلب، نیزه از دهان افتاد
گیسوانت ضریح حاجات است
موی تو دستِ این و آن افتاد
لبِ یحیایی ات، كلیم شهید
سر و كارش به خیزران افتاد
عاقبت شهر سایهاش را دید
نام زینب سرِ زبان افتاد
*****
محزون کشتنت
نامردا بین خاک و خون کشتنت
زنده کشتنت
با قتل صبر و با خنده کشتنت
مضطر کشتنت
دیدم پیش چشم دختر کشتنت
بیکَس کشتنت
ساعات آخر دلواپس کشتنت
حرمتها شکست
پیشونی زینب با سنگا شکست
*****
حسین خفته به روی تراب یعنی چه
اسیر، زینبِ عالیجناب یعنی چه
صبا برو به نجف این خبر بگو به علی
بگو که زینب و شام خراب ، یعنی چه
فلک خراب شوی، ظلم کن ولی به حساب
سرِ حسین به بزمِ شراب ، یعنی چه
زنانِ آلِ زنا پشتِ پردهی عصمت
حریمِ آلِ نبی بیحجاب، یعنی چی
*****
پس از حسین، جهان بر سرش خراب شده
برای حفظ حرم، زینب انتخاب شده
اگرچه خطبه خودش خوانده بود اما شهر
پر از صدای رسای ابوتراب شده
هزار مرتبه تا روز آخِرَت، نفرین
به شام و بزم می و کوفهی خراب شده
کسی که داغ دو فرزند بر جگر دارد
نشسته سنگ صبورِ دلِ رباب شده
*****
گریه نکن رباب عروس مادرم
گریه نکن رباب منم یه خواهرم
گریه نکن رباب به غم امون نده
دستای خالیتو انقدر تکون نده
گریه کن برا خودت گریه کن برا حرم گریه کن
گریه کن اما رباب آروم یکم گریه کن
در شروعِ امامتش چون من این قدر دورش ازدحام نشد
لشکری از مغیره میآمد، خیمه غارت شد و در آتش سوخت
بعد زهرا به هیچ معصومی این قدر گرم احترام نشد
روضه از این شدیدتر هم هست، لحظهای که حسین یاری خواست
و علی بود نام من اما، خواستم پا شوم ز جا نشد
تلّ و گودال و نعل و علقمه آه! ذوالجناح و لب و گلو انگار
مثل زینب کسی دلش این قدر، خون ز تکرار حرف لام نشد
آه، زینب کجا و بزم یزید، او کجا و جوابِ ابن زیاد
باز هم صد هزار مرتبه شکر اینکه با شمر همکلام نشد
*****
نایِ نی، تَر شد از فغان افتاد
گوشهای جام شوکران افتاد
روضهات را جگر نمیفهمد
ردِ اشكم بر استخوان افتاد
یاد انگشتر تو افتادم
تا نگاهم به ساربان افتاد
چقدر گرمِ ذكر و تسبیحی
تشنهلب، نیزه از دهان افتاد
گیسوانت ضریح حاجات است
موی تو دستِ این و آن افتاد
لبِ یحیایی ات، كلیم شهید
سر و كارش به خیزران افتاد
عاقبت شهر سایهاش را دید
نام زینب سرِ زبان افتاد
*****
محزون کشتنت
نامردا بین خاک و خون کشتنت
زنده کشتنت
با قتل صبر و با خنده کشتنت
مضطر کشتنت
دیدم پیش چشم دختر کشتنت
بیکَس کشتنت
ساعات آخر دلواپس کشتنت
حرمتها شکست
پیشونی زینب با سنگا شکست
*****
حسین خفته به روی تراب یعنی چه
اسیر، زینبِ عالیجناب یعنی چه
صبا برو به نجف این خبر بگو به علی
بگو که زینب و شام خراب ، یعنی چه
فلک خراب شوی، ظلم کن ولی به حساب
سرِ حسین به بزمِ شراب ، یعنی چه
زنانِ آلِ زنا پشتِ پردهی عصمت
حریمِ آلِ نبی بیحجاب، یعنی چی
*****
پس از حسین، جهان بر سرش خراب شده
برای حفظ حرم، زینب انتخاب شده
اگرچه خطبه خودش خوانده بود اما شهر
پر از صدای رسای ابوتراب شده
هزار مرتبه تا روز آخِرَت، نفرین
به شام و بزم می و کوفهی خراب شده
کسی که داغ دو فرزند بر جگر دارد
نشسته سنگ صبورِ دلِ رباب شده
*****
گریه نکن رباب عروس مادرم
گریه نکن رباب منم یه خواهرم
گریه نکن رباب به غم امون نده
دستای خالیتو انقدر تکون نده
گریه کن برا خودت گریه کن برا حرم گریه کن
گریه کن اما رباب آروم یکم گریه کن
نظرات
نظری وجود ندارد !