السلام ای که دادی پناهم
1143
15
- ذاکر: سعید خرازی
- سبک: شعر روضه
- موضوع: قاسم بن الحسن (ع)
- مناسبت: شب ششم محرم
- سال: 1402
السلام ای که دادی پناهم
گرچه نالایق و روسیاهم
(عزتم را در دو عالم از تو میخواهم) 2
به اذن زهرا شدم ذاکر و مرثیه خوانت
نظر کن نوحه بخوانم گریه کنم با گریه کنانت
(ای جسم تو پاره پاره
زخمت افزون از از ستاره
بر حالمان کن نظاره
(یا ثارلله و ابن ثاره) 3) 2
****
مهرت به کائنات برابر نمیشود
(داغی ز ماتم تو فزون تر نمیشود) 2
(از داغ جانگداز تو ای گوهر وجود
سنگ است هر دلی که مکدر نمیشود) 2
(بی بهره از فروغ ولای تو یا حسن) 2
(دیدهای که کند گریه بر حسن) 2
آن دیده کور وارد محشر نمیشود
روز محشر که همه گریانند
اشک ریزان حسن خندانند
(زمین را چاک دادی بس که کاری بودی و مهلک) 2
تو که این با زمین کردی
دگر چشمش نمیافتد به روی قاتل زهرا
تو مادر به جنت میهمان دار پسر کردی
گرچه نالایق و روسیاهم
(عزتم را در دو عالم از تو میخواهم) 2
به اذن زهرا شدم ذاکر و مرثیه خوانت
نظر کن نوحه بخوانم گریه کنم با گریه کنانت
(ای جسم تو پاره پاره
زخمت افزون از از ستاره
بر حالمان کن نظاره
(یا ثارلله و ابن ثاره) 3) 2
****
مهرت به کائنات برابر نمیشود
(داغی ز ماتم تو فزون تر نمیشود) 2
(از داغ جانگداز تو ای گوهر وجود
سنگ است هر دلی که مکدر نمیشود) 2
(بی بهره از فروغ ولای تو یا حسن) 2
(دیدهای که کند گریه بر حسن) 2
آن دیده کور وارد محشر نمیشود
روز محشر که همه گریانند
اشک ریزان حسن خندانند
(زمین را چاک دادی بس که کاری بودی و مهلک) 2
تو که این با زمین کردی
دگر چشمش نمیافتد به روی قاتل زهرا
تو مادر به جنت میهمان دار پسر کردی
نظرات
نظری وجود ندارد !