می‌رسد زِ پیکار رجزی علی‌وار

می‌رسد زِ پیکار رجزی علی‌وار

[ امیر برومند ]
می‌رسد زِ پیکار رجزی علی‌وار
بعد عباسِ علی من هستم علمدار

نوجوانم ولی تیغِ من صیقلی
نَسَب اندرِ نَسَبِ من حیدری

حیران اَزرق، در جدالِ قاسم
خون دشمن شد حلالِ قاسم
ابنِ سعد و لشکری بگویند
مثل حیدر، ذوالجلاله قاسم

ساقیِ جامِ عسل، ذکر تو خیرُ العمل
پسر شیرِ جمل، قاسمم قاسم

باجگر مثل عمو
نعره می‌زد به عدو
بی‌زره آمده‌ است قاسم نزد عدو

اَجَلِ دشمنه
بی‌زره و جوشنه
سیزده ساله به میدان یه‌تنه صدتنه

مَرد هر نَبَرده، منحصر به فرده
مثل حیدر به پیشونیش دستمال زرد می‌بنده

برپا کرده تکرارِ خیبر
زیر پایش پیکر به پیکر
بین میدان قاسم، علی‌وار
نعره می‌زد الله‌اکبر 

سروِ رعنای حسن، ماه زیبای حسن
شیرِ برنای حسن قاسم قاسم
هستیِ خونِ خدا، یادگار مجتبی
نوه‌ی شیر خدا قاسم قاسم

نظرات

درجه ۱ عالی

عالی‌ بود