تیغ دست حسن منم

تیغ دست حسن منم

[ حاج محمود کریمی ]
تیغ دست حسن، منم
جام مست حسن ،منم

پای‌بست حسینم و
ضرب‌شست حسن، منم

(من صولت حسنم؛ من آیت حسنم)2
(من قاسم‌بن‌حسن؛ من رجعت حسنم)2

(سبط احمد مختارم؛ سردارم
نوه‌ی حیدرکرّارم)2

از محبّت ثارالله، سرشام
غلام سیّدالاحرارم

(راه وصل حسن، منم)2
فصل‌فصل حسن، منم

(دایی نسل حسینم و 
عموی نسل حسن، منم)2

(من شور حبّ‌الحسین فی ساحةالحسنم)2
(عبّاس، عموی من است؛ من رایةالحسنم)2

می‌درخشه نور یار از رخسارم
قمر سبز این اقمارم

می‌گریزن از میدان پیکارم
اجل لشگر کفّارم

(اذن دارم من الحسن)2
گفته هستم بطل حسن

(آمد اذن جهادم از
نجف مولا اباالحسن)2

(من جان گرفته به کف؛ درّی بدون صدف)2
(شیری بدون زره، از پادگان نجف)2

(بی‌زره، شبیه شیرم؛ شمشیرم
غرّش نعره‌ی تکبیرم)2

انتقام زهرا را می‌گیرم
برای مادرم می‌میرم

نظرات