
(رجز خوان آمده، طوفان آمده) ۲ و یاللعجب حسن در جمل، به میدان آمده عسل، سخن ماشاءالله زره ، کفن ماشاءالله نوشته بر بازو بندش یا ابا الحسن ماشاءالله ای گل پسر نجمه قاسم قاسم نور سحر نجمه قاسم قاسم از چهره نقاب افکن ماه تابان قرص قمر نجمه قاسم قاسم (تازه داماد حرم) به لبهام زمزمه، ترسیدن همه ز تکبیر او انا بن العلی، انا بن الفاطمه علی، شکوه ماشاءالله عدو، سطوح ماشاءالله سپرده بر چشمان خود کار قبض روح ماشاءالله مانند ابوفاضل قاسم قاسم دلبند ابوفاضل قاسم قاسم لشکر به عقب رفت از رقص تیغش میخنده ابوفاضل قاسم قاسم (تازه داماد حرم)