اسم تو نمکِ، سفرهی پدریم ای کریم دو عالم، سید بن الکریم بدیهای منو ندیدی به حسین زائر و حرمت رو بخشیدی به حسین تو حتی خونت رو، به مردم بخشیدی به هر قلبی آرامش میدی خلائق روزیشون رو میبردند خونه تو کوچه وقتی میخندیدی مدد ای نور ازل، حسن به دستت ماه و زحل، حسن شده ذکر حلقهی کرم و صلی الله علی الحسن و صلی الله علی الحسن... ***** به فدای تو یا، حسن بن علی یابن فاتح خیبر، فاتح جملی هیبت ملکوت، صبح کربُبلا جلوه کرده حسن در سیدالشّهداء فراری شد دشمن، به جونش میارزه حسن یعنی حیدر با حمزه دوتایی میتازن، دوتایی میجنگن زمین هم با اهلش میلرزه مدد سردار جمل، حسن حسن شاگرد اَبالحسن شده ذکر لبهای حسین و صلی الله علی الحسن و صلی الله علی الحسن... ***** به بهانهی تو، به عقیق یمن دوست دارم بنویسم، قاسم بن الحسن بنویسم از اون، جنم علوی حمله کرد و بهم ریخت، لشکر اموی دوتا آقازادت درخشیدن آقا اباالفضلی جنگیدن آقا بنازم این اولاد یلِ شامی افتاد تموم یلها دیدن آقا دلاور مرد عمل، حسن پسرهات هم بیبدل، حسن اهالی کربلا میگن و صلی الله علی الحسن و صلی الله علی الحسن...