دارالحرب

کربلا گرد و غباره
فاطمیه شد دوباره
کجا دارن می‌رن 
این همه سواره

دوباره سینه‌ای شکست
ناله‌ی من اثر نکرد 
کاری که نعله‌ تازه کرد
تیزیه میخ در نکرد

(بیا به دارالحرب یا کاشف‌الکرب)۲
می‌خوام بگم روضه‌ی میخ در مدینه رو
(بیا ببین تو ندیدی آخه زخم سینه رو)۲

(عَلَی الْعباس واویل
 حسن تنهاست واویل)۲

شاخ شمشاد حسینه
مثل اولاد حسینه
بدتر از تازه داماده حسینه

لشگر و کینه‌ی جمل برای جنگ اومدن
تا گفتن عمو مجتبی، سنگ‌دلها سنگ زدند

(بیا به دارالحرب یا کاشف‌الکرب)۲
وا حَسَنا کشته شد امانتت برادرم
(بیا ببین شده هم‌قدِ علی اکبرم)۲

(عَلَی الْعباس واویل 
حسن تنهاست واویل)۲

کریم إبن کریمه
ده ساله که یتیمه
کربلا وقت بلاهای عظیمه

پا می‌کشه روی زمین
گرفته راه نفسم
قاتل اومد بالا سرش
خدا کنه دیر نرسه

(بیا به دارلحرب یا کاشف الکرب)۲
روی تنش جای نعل مرکبها نقش شده
(روی زمین، پیکرش مثل علی پخش شده)۲

(عَلَی الْعباس واویل
حسن تنهاست واویل...)