به نامهای که نوشتم، نوشتهام که بیایی شدم ز گفته پشیمان خدا کند که نیایی چه دستمزد کلانی به حرمله بدهند به ناز شصت و هدف گیریاش صِله بدهند تهیه دیده برای سه عضو، سه تیرِ سه پَر یکی به چشم، یکی قلب و دیگری حنجر قرارشان شده مابین خطبه دَف بزنند به دست و پا زدن شیرخواره کَف بزنند شرمساری مرا از پسرم تا دیدند همه با هم وسط خطبه به من خندیدند قرارشان شده با حوصله سر از بدنت جدا کنند و بتازند اسب بر بدنت ***** رواق منظر چشم من آشیانهی توست قدم گذار و فرود آ که خانه خانهی توست ***** مقصد خصم عیادت نَبُوَد از زهرا قاتل آمد ز پی دیدن جان کندن من