ای جانِ جهان، جهانِ جان ادرکنی

ای جانِ جهان، جهانِ جان ادرکنی

[ حاج جواد حیدری ]
ای جانِ جهان، جهانِ جان ادرکنی
قیّوم زمین و آسمان ادرکنی 

احیاگرِ صد دَمِ مسیحا، الغوث
یا حضرت صاحب‌الزمان ادرکنی 

(یا صاحب‌الزمان)۳

این که هنوز پشتِ درم، این که سائلم 
یعنی بزرگواری تو هست شاملم 

چشمت گرفت چشمِ مرا در مقامِ اشک
ناقابلم اگرچه نشستی مقابلم  

حسین جان، حسین جان، حسین جان 
حسین جان، حسین جان، عزیزم 

آنقدر در اتاق خودم روضه خواندم 
گاهی حسین می‌شنوم از وسائلم 

من با دلم چقدر برای تو سوختم 
دلخوش به این امید بیایی به محفلم 

گفتم به عشقِ اُمِّ‌ بَنین بعد مردنم 
هر هفته شنبه روضه بگیرند منزلم 

محکم اگر برای تو بر سینه می‌زنم 
مشغول گردگیری آیینه‌ی دلم 

قبله‌نمای قلب من اصلاً به سمت توست 
یومیه پنج مرتبه سوی تو مایلم 

هرچه برای توست، برایم مقدس است
من عاشقِ علامت و طبل و شمایلم
  
ای کاش ماجرای گلویت دروغ بود 
دنبال یک نشانه میانِ مقاتلم 

از بس برای تشنگی‌ات گریه کرده‌ام
از روضه‌ی گرسنگی‌ات حیف غافلم

(هر کسی سینه‌زنِ داغ تو نیست 
نسبتی با تو ندارد ارباب)

نظرات

عالی