دل‌نگرونه خواهرت برگرد

دل‌نگرونه خواهرت برگرد

[ علی پورکاوه ]
دل‌نگرونه خواهرت برگرد
بیا برای دخترت برگرد
می‌بینیم از همین حالا 
داره رو نِی می‌ره سرت برگرد

بیا بریم، گوشواره‌مونو زجر نبُرده که
لب تو خیزرون نخورده که
غریبی؟ خواهرت نمرده که! بیا بریم

خودم تورو مدینه می‌بَرم
سپر می‌شم شبیه مادرم

گفته بودم که منتظر هستن
شمشیره که به قتل تو بستن

به اسبا آب می‌دن 
مرامارو! چقدر پستن!

بیا بریم
سپید نشه مو‌های دخترت
رو‌ نِی نره سر علی‌اصغرت
نیفته زیر پای شمر سرت

بیا بریم
رو خیمه‌هات کسی نبنده آب
جلوی حرمله نشی خراب
طناب نبينه دستای رباب
****
تَرَک افتاده زِ داغت همه‌ی ساغر‌ها
وقف غم‌های تو شد دیده‌ی پیغمبر‌ها

به فدای پدرت، جانِ همه بابا
پیش‌مرگن به زهرا همه‌ی مادر‌ها

ای فدای نخ مقنعه‌ی خواهر تو
همه‌ی آسیه‌ها و همه‌ی هاجر‌ها

مادرت دوخته این پیروهن مشکی را
مادری کرده برای همه‌ی نوکر‌ها

شاید امسال خود شمر بماند کوفه
شاید امسال نبُرّد سری، خنجر‌ها

کاروانی زِ بیابانِ بلا می‌آید
کاروانی پُر از فاطمه‌ها حیدر‌ها

شاید امسال کسی راه حرم گم نکند
****
اولین باری که گریه کردمو یادته
تو بغل مادر روضه علی‌اصغر

اولین باری که سینه زدمو یادته
غروب عاشورا رو شونه‌ی بابا
****
سرش بالای نیزه تاب می‌خورد
بمیرم نیزه‌دارش آب می‌خورد

زود راحتش کنید
رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید

آی نامسلمونا
می‌دونید کیه که می‌خواید هتک حرمتش کنید
****
بانویی که رکابش عباس است
با سنان همسفر شود سخت است
****
ای عهده‌دار مردم بی‌دست و پا حسین
ای با غریبه‌های جهان، آشنا حسین
****
یه دختری رو خاک ویرونه نشسته
رفته تو فکر باباش و چشماشو بسته
از آدما خسته شده دلش شکسته

نظرات